صبح قریب

موجیم و وصل ما از خود بریدن است.ساحل بهانه ایست، رفتن رسیدن است...

موجیم و وصل ما از خود بریدن است.ساحل بهانه ایست، رفتن رسیدن است...

پایانی تلخ در انتظار شاه سعودی

شنبه, ۵ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۲:۵۲ ب.ظ


پایانی تلخ در انتظار شاه سعودی

تحلیلی بر چرایی حمله ی عربستان سعودی به کشور یمن

با فرار منصور هادی و افزایش گستره ی نفوذ سرزمینی جنبش انصار الله به رهبری الحوثی، نگرانی فزاینده ای غرب و همپیمانان منطقه ای اش را فرا گرفته است، تا جایی که عربستان در ششم فروردین ماه سال جاری با حملات هوایی خود، آتش جنگی را برافروخت که به تحلیل کارشناسان بین المللی، اولین قربانی آن خود سعودی ها خواهند بود. جنگی که در آن صد ها زن و کودک به خاک و خون کشیده شده اند و میراثی جز ویرانی و آوارگی برای مردم یمن به همراه نداشته است.

صحنه ی درگیری های کنونی یمن، عرصه ی تقابل مردم انقلابی یمن است که خواهان استقلال و تمامیت ارضی کشورشان اند، در مقابل جبهه ی استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا و همپیمانان منطقه ایش به ویژه عربستان سعودی از سویی و تروریست ها از سویی دیگر.در این عرصه، نقش ایران اسلامی به عنوان مبدا بیداری اسلامی و ملهم و پشتوانه ی معنوی انقلاب های مردمی منطقه نیز قابل توجه است.

در این نگاشته ما به دنبال آنیم تا به فراخور استعداد نوشته به بررسی نقش هر کدام از بازیگران تاثیر گذار بر مسائل سیاسی- اجتماعی این روزهای کشور یمن بپردازیم.

عربستان به مثابه ی تجاوز گر منطقه ای

با مرگ ملک عبدالله و روی کارآمدن امیر سلمان، سیاست خارجی عربستان دستخوش تغییراتی شده است. شاه جدید که نسبت به برادر فقیدش عبدالله، وابستگی زائد الوصفی به غرب دارد، با انتصاب افرادی کم تجربه و نا آشنا به پیچیدگی های عالم سیاست ، رویه ی گذشته دولت عربستان را تا حدی متحول ساخته و گام در وادی پر مخاطره ای نهاد که شاید بهایی جز سست شدن بیش از پیش پایه های نظام عربستان نداشته باشد.

سعودی ها از دیرباز از قدرت گرفتن نظام ایران در منطقه هراس داشته و دارند و سابقه ی این امر به دوران پهلوی باز می گردد. به رغم هزینه های بالایی که در آنها در جهت ترویج اسلام وهابی در سطح منطقه مصروف داشته اند ولی شاهد این نکته بودند که حوزه نفوذ راهبردی ایران، سوریه، عراق، لبنان و بسیاری از نقاط خاورمیانه را فرا گرفته است و آن ها این مساله را شکستی برای خود تلقی می کنند. سر کار آمدن نظام شیعی در یمن، می تواند ناکامی دیگری را در پرونده سیاست خارجی عربستان ثبت کند. حال اینکه این نظام در مجاورت مرزهای آنها نیز واقع شده است که این خود می تواند مجرای صدور ناآرامی و همچنین تفکرات انقلابی به مردم عربستان شود. مردمی که خود به دلیل سیاست های نا کارآمد عربستان دست به اعتراضات گسترده زدنده اند. سرکوب انقلابیون یمنی به دست سعودی ها درست زمانی آغاز شده که هنوز دست عربستان از خون مردم بی گناه بحرین پاک نشده است. از سویی دیگر سعودی ها با این حمله به دنبال سرپوش گذاردن بر خلا های حاکمیتی موجود در ساختار قدرت عربستان هستند تا بدین وسیله، ذهن ملتشان را به سمت جنگ خارجی معطوف کنند تا شاید مجرای برون رفتی از فشار های داخلی فراهم شود.

هراس از تسلط انصار الله بر تنگه ی باب المندب که یکی از نقاط سوق الجیشی و استراتژیک در تجارت نفت و امنیت منطقه محسوب می شود، از دیگر نکاتی است که مشوق امیر سلمان برای تعدی به خاک یمن به حساب می آید.

با اینکه آنها، برگرداندن منصور هادی، رییس جمهور فراری یمن، را علت اصلی جنگ بر شمرده اند ولی به اذعان سخنگوی ائتلاف عربی، ادامه حملات با هدف نابودی برخی مناطق حیاتی و مورد نظر در خاک یمن ولو در صورت بازگشت منصور هادی به قدرت پیگیری خواهد شد که این امر نشان از عدم ثبات رای نفت خواران عرب در سیاست های خصمانه یشان دارد.

 

ایران، ملهم جنبش های آزادی خواهانه ی اسلامی

آنچه در دهه ی اخیر مردم کشورهای منطقه به خصوص ملت یمن را به میدان حق خواهی و انقلاب کشانده است، تا حد زیادی متاثر از الگوگیری از قیامی است که مردم ایران با هدف بازگشت به تفکرات اسلام راستین و خروج از انقیاد مستکبران، در سال 1979 میلادی بر پا کردند که ثمرات آن را امروز در ممالک مختلف به نظاره نشسته ایم.

جمهوری اسلامی ایران با حمایت های معنوی خود در مسیر سخت مبارزه تا وصول به پیروزی، به همراهی مردم یمن برخاسته و اگر چه به صورت مسلحانه و نظامی از آنها حمایت نمی کند و لکن الگوی عملی انقلابی را فرا روی یمنی ها قرار داده که چراغ راه حرکت مردم یمن است.وجود تفکرات شیعی خاصه در چیدمان بینشی جنبش انصار الله و هم خطی ایدئولوژیک ایران و انقلابیون یمن، سبب افزایش قدرت ایران اسلامی در سطح منطقه و جهان، در صورت پیروزی قیام مردم یمن خواهد شد.

دولت ایران به خلاف عربستان که راه حل درگیری های یمن را استفاده از گزینه های نظامی قلمداد میکند، با رویکردی صلح طلبانه و با بهره گیری از شیوه ی حل دیپلماتیک مساله بر مبنای خواست ملت یمن، تمام تلاش خود را به کار گرفته است تا مناقشات یمن به صورت معقولانه ای پایان یابد.

 

قدرت های هژمونیک غربی، عامل غیر مستقیم نا آرامی های یمن

چراغ سبز آمریکا به عربستان در حمله به یمن، با هدف ایجاد دلگرمی در جبهه ی سعودی- صهیونیستی در مواجهه استراتژیک با ایران و کمرنگ کردن این تفکر در سعودی هاست که آمریکا به دنبال حل و فصل مناقشات خود با ایران است که این جز خالی شدن پشت این جبهه ی عربی کشورهای حوزه خلیج فارس به سردمداری عربستان در مقابل ایران را در پی نخواد داشت.

آمریکا به دنبال جلوگیری از به ثمر نشستن انقلاب دوم مردم یمن است. چرا که اگر به ثمر نشستن قیام کشورهای مسلمان از ایستگاه یمن به حرکت خود ادامه دهد، منافع هژمون های جهانی به شدت در خطر قرار می گیرد و سنگ بنای بدی در معادلات و عرف بین المللی تعریف شده توسط غربی ها، قرار داده خواهد شد. چه آنکه انقلابی در شرف رسیدن به پیروزی است که در حوزه ی نفوذ جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته است و در زمانی به وقوع پیوسته که منازعات ایرانی- مریکایی با تکیه بر دوگانه ی تحریم- مذاکره بالا گرفته و استراتژی آمریکایی از مجرای دخالت غیر مستقیم در امور کشور ها جریان می یابد.

 

تروریست ها و گرفتن جانی تازه بواسطه ی تحولات یمن

با آغاز دور تازه ای از فعالیت های القاعده در جبهه ی یمن بعد از ایجاد قاعده ی جهاد در جزیره العرب از سال2006 به بعد، بحران های داخلی در یمن با اقدامات حوثی ها در شمال و تجزیه طلبان در جنوب بالا گرفت و فرصت های زیادی پیش روی تروریست ها در راستای اهداف استعماری نوین غربی گشود.

حضور پررنگ نیروهای داعشی که یمن را مقصد بعدی خود پس از سوریه و عراق قرار داده بودند، در معادلات این روزهای یمن نیز بسیار قابل توجه است تا جایی که عبدالملک الحوثی نیز نگرانی خود را از قدرت گیری روزافزون داعشی ها و ضربات مهلک آنها بر پیکره ی وحدت سازی ملی، اعلام داشته است.

اگر بخواهیم برخی از عوامل بحران سازی های یمن را به صورت گذاره ای بیان کنیم، به این موارد میتوانیم اشاره کنیم: شوراندن قبائل یمنی بر ضد دولت مرکزی به تحریک القاعده، ناکارامدی جنبی دولت به واسطه مشکلات ایجاد شده پیش روی تمرکز قدرت در دولت به دلیل تفرقه پراکنی های قبیله ای و ویژگی های طبیعی و ژئوپلوتیکی یمن.

برآیند اقدامات جبهه ی غربی،عربی و تروریستی علیه مردم یمن با اینکه مسبب خرابی های فراوان شده است ولی بنا بر نظر اندیشمنادان واقع نگر چیزی جز شکست مهاجمین را در پی نخواهد داشت.در بررسی چرایی این ادعا، نگاهی به سرانجام جنگ غزه و اسرائیل می افکنیم که نتیجه ای جز در هم شکسته شدن رژیم صهیونیستی توسط مردم غزه به همراه نداشت.یمن امروز در عین فقر بسیار قدرتمند تر از غزه است و عربستان سعودی با وجود خزانه ی سرشار از دلار های آمریکایی حاصله از فروش نفت، به شدت ناتوان تر و زبون تر از رژیم صهیونیستی است. شکست اعراب در جنگ شش روزه علیه اسرائیل و بسیاری شواهد تاریخی دیگر دال بر صحت این مدعاست.

وقاحت حکام سعودی به جایی رسیده است که حتی از تفکرات اعراب جاهلی نیز عدول کرده و حرمت جنگ در ماه حرام را نگاه نداشته و بر یک کشور مسلمان تاخته اند. پس چگونه این دولت جنایت پیشه خود را مسلمان بر میشمارد و افتخار خادم الحرمینی را برازنده ی خود می داند؟ و چگونه احتمال پیروزی برای این خائنان حرمین می توان قائل شد در حالی که سرانجام شارونها، قذافی ها و دیگر ظالمان کودک کش پیش روی ماست؟ آیا در طول تاریخ مردمی که خون خود را در پای نهال آزادی ریخته اند، حاصلی جز نصر و ظفر برداشت کرده اند؟ فیه تامل...

 حامد کیانی مجاهد

نظرات  (۱)

درود بر تو
لعنت بر اعراب

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی